Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@03:12:21 GMT

اشتباه غرب در مورد ظهور شی جین پینگ

تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۴۹۵۵۲

اشتباه غرب در مورد ظهور شی جین پینگ

فرارو- فرید زکریا؛ مجری، نظریه پرداز و تحلیلگر امریکایی در شبکه خبری "سی ان ان"

به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست، یکی از معدود موضوعاتی که این روز‌ها در واشنگتن بر سر آن اتفاق نظر وجود دارد این است که سیاست ایالات متحده در قبال چین بر اساس یک خطای فکری بنا شده است.

لیبرال‌ها و محافظه کاران به طور یکسان معتقد بودند که استقبال پکن از بازار‌های آزاد و ادغام آن در اقتصاد جهانی چین را به طور اساسی تغییر خواهد داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این در حالیست که چین چنین مسیر را طی نکرد و باید بدانیم که این یک باور ساده لوحانه به قدرت بازار‌ها و تجارت بود.

در واقع، با نگاهی به چین در آستانه بیستمین کنگره مهم حزب کمونیست آن کشور متوجه می‌شویم که تا چه اندازه آن چه در دهه‌های گذشته در چین رخ داده دور از تحلیل تحلیلگران غربی بوده است.

چین تغییرات اقتصادی و اجتماعی عمیقی را پشت سر گذاشته است. تولید ناخالص داخلی سرانه آن کشور از زمان آغاز سیاست آزادسازی اقتصادی در سال ۱۹۷۸ میلادی تقریبا سی برابر افزایش یافته است. آموزش انبوه و شهرنشینی چهره کشور را تغییر داده است.

صد‌ها میلیون چینی اکنون از طبقه متوسط هستند از پیشرفته‌ترین ابزار‌های انقلاب اطلاعاتی استفاده می‌کنند و از آزادی قابل توجهی برای در اختیار داشتن دارایی، راه اندازی کسب و کار و تغییر محل زندگی شان که پیش‌تر ممنوع بود برخوردار هستند.

دقیقاً در پاسخ به این تغییرات عظیم است که "شی جین پینگ" برنامه سرکوب و تمرکز خود را راه اندازی کرده است. هنگامی که شی در سال ۲۰۱۲ میلادی به قدرت رسید به این نتیجه رسیده بود که در واقع، آزادسازی اقتصادی چین را عمیقا به نحوی بد متحول ساخته است.

او معتقد بود که حزب کمونیست در جامعه‌ای که تحت سلطه سرمایه داری و مصرف گرایی قرار دارد در آستانه بی ربط و بدون فایده شدن است. بنابراین، او در هر زمینه‌ای که قابل تصور بود سرکوب را آغاز کرد: حمله به بخش خصوصی، تحقیر میلیاردرها، احیای ایدئولوژی کمونیستی، پاکسازی حزب از مقام‌های فاسد و تشدید ناسیونالیسم (ملی گرایی) عمدتا ضد غربی که نمود آن را در گفتار و عمل او می‌توان مشاهده کرد.

در این زمینه، شی از یک الگوی آشنا پیروی می‌کند. در دیکتاتوری‌هایی که آزادسازی اقتصادی باعث رشد طبقه متوسط شده اولین واکنش رژیم حفظ قدرت خود است. در دورانی که کره جنوبی و تایوان هنوز تحت سیطره حکومت‌های خودکامه بودند آزادسازی اقتصادی در آنجا به تدریج به طبقه متوسط رو به رشد منجر شد طبقه‌ای که خواستار آزادی‌های سیاسی بیش‌تر شد و رژیم‌های سیاسی را مجبور به سرکوب اغلب همراه با خشونت کرد. با این وجود، سرکوب کارساز نبود و سرانجام آن رژیم‌های خودکامه جای خود را به دموکراسی دادند.

پرسش واقعی آن است که چرا چین در واکنش به تغییرات ایجاد شده از طریق باز شدن بازار تا این اندازه موفق بوده است؟ چرا کارزار سرکوب مشابه کارزار شی در سایر کشور‌های شرق آسیا جواب نداده است؟

پاسخ این پرسش را می‌توان در مقاله‌ای درخشان که در سال ۲۰۲۱ میلادی توسط "مین شین پئی" پژوهشگر چینی نوشته شد یافت. او اشاره می‌کند چین امروز تقریبا در جهان نمونه‌ای منحصر به فرد است.

تقریبا هر کشوری با درآمد سرانه بالاتر از چین یا یک دموکراسی است یا یک دیکتاتوری نفتی و گازی (منابع فراوان یک کشور را قادر می‌سازند تا بدون نیاز به مدرنیزه کردن اقتصاد یا جامعه خود ثروتمند شود، زیرا تنها کاری که حکومت آن کشور باید انجام دهد این است که استخراج ثروت طبیعی را از زمین انجام دهد).

نویسنده آن مقاله تمایز قدیمی بین رژیم‌های اقتدارگرا و تمامیت خواه (توتالیتر) را احیا می‌کند. در اولی حکومت سرکوبگر می‌باشد، اما فراگیر نیست. در دومی، مانند چین و اتحاد جماهیر شوروی سابق حکومت بر تمام عرصه‌های زندگی تسلط دارد و اجازه نمی‌دهد یک جامعه مدنی مستقل توسعه یابد.

حزب کمونیست چین بر همه چیز در آن کشور مسلط است. هنگامی که یک جنبش اجتماعی خارج از حزب، مانند فالون گونگ برمی خیزد حزب آن را یک تهدید مرگبار قلمداد کرده آن را تعطیل می‌کند و اعضایش را تحت سرکوب قرار می‌دهد.

در قلب جهان بینی "شی جین پینگ" ترس او از سقوط کمونیسم شوروی نهفته است. شی پیش‌تر گفته بود که فروپاشی شوروی بدان خاطر رخ داد که رهبران حزب کمونیست شوروی ایمان خود را به ایدئولوژی و جنبش شان را از دست دادند.

او "میخائیل گورباچف" را به مثابه اصلاح طلب احمقی می‌دید که راه را برای فروپاشی نظام سیاسی هموار کرد. درسی که شی از فروپاشی شوروی گرفت این بود: کنترل حزب لنینیست بر امور را دو چندان کنید.

"پئی" اشاره می‌کند که در بستر یک حکومت توتالیتر (تمامیت خواه) تغییرات ایجاد شده ناشی از رشد اقتصادی منجر به نیاز به سرکوب بیش‌تر می‌شود که در چین (و من اضافه می‌کنم در روسیه) بازگشتی به نئو استالینیسم ایجاد می‌کند. ولادیمیر پوتین و شی در تشخیص این که تماس و تجارت بیش از حد با غرب می‌تواند حاکمیت آنان را تضعیف کند شبیه یکدیگر هستند و هر دو یکدیگر را تشویق می‌کنند تا به دنبال راه‌هایی برای کاهش وابستگی کشور‌های شان به غرب و تحکیم حاکمیت شخصی شان باشند.

مشکل شی این است که چین را در مسیر بسیار خطرناکی هدایت می‌کند. اکنون حکومت چین دوباره بر اقتصاد مسلط شده و رشد آن کشور به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. تاجران فعال چینی در حال نقل مکان به سنگاپور و نقاط دیگر جهان هستند.

در همین حال، خصومت بین المللی نسبت به توسعه طلبی شی در حال افزایش است. "پئی" اشاره می‌کند که مدل نئو استالینیستی تمام نیرو‌های تغییر را اصطلاحا در بطری قرار می‌دهد و تنها یک در را باز می‌گذارد: انقلاب. همان طور که او اشاره می‌کند تا سال ۲۰۲۵ میلادی چین حدود ۳۰۰ میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی خواهد داشت. آیا آنان راضی خواهند شد تحت حاکمیت سرکوبگرانه شی آرام زندگی کنند؟

منبع: فرارو

کلیدواژه: چین آزادسازی اقتصادی حزب کمونیست آن کشور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۴۹۵۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ظهور و اثبات قدرت ایران در عرصه بین‌المللی!

بعد از حمله موشکی و پهپادی ایران به رژیم صهیونیستی‌،تقریبا تمام روندها و رویدادهای منطقه‌ای از یمن تا عراق و لبنان و غزه و ازتل‌آویو تا واشنگتن تحت تاثیر حمله ایران قرار گرفت و باعث تغییر سیاست‌ها شد.

به گزارش مشرق، محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- این جمله تاریخی پرمعنی و عمیقا استراتژیک رهبر معظم انقلاب که در اولین واکنش به عملیات «وعده صادق» فرمودند«موضوع اصلی ظهور و اثبات قدرت اراده ملت ایران در عرصه بین‌المللی است، نه تعداد موشک‌های شلیک شده و یا موشک‌های به هدف اصابت کرده که موضوع دست دوم و فرعی است»، اولا نشان می‌دهد که سطح مطالبه رهبری از نیروهای مسلح خیلی بالاتر از سطح مطالبه مردم است و حاکمیت امنیت و عزت کشور چندین برابر مردم دغدغه دارد. جامعه منتظر شلیک چند موشک به اهداف اسرائیلی بود تا حالشان خوب شود و احساس عزت و غرور کنند، اما رهبری و فرماندهی کل قوا به عزت و غرور و افق بالاتری و به ظهور و اثبات قدرت ملت ایران در جهان می‌اندیشد و به دنبال تحقق و تثبیت آن است. ثانیا وقتی تعداد موشک‌های شلیک شده و اصابت کرده که مسئله دوم و فرعی است این همه تاثیرات در منطقه و جهان گذاشته، باید عمیقا متفکر و متذکر شویم که موضوع اصلی چه تاثیرات و تغییراتی در جهان ایجاد کرده و می‌کند؟! لذا از حالا به بعد این تعبیر راهبردی رهبرمعظم انقلاب مبنای تمام تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران نظامی-سیاسی-رسانه‌ای و تحلیلگران بین‌المللی و منطقه‌ای چه در تحلیل وضعیت میدان و قدرت و اقتدار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و چه در حوزه دیپلماسی سیاسی- اقتصادی ایران و چه در پیوست و تبیین سیاسی - رسانه‌ای آنها است.

چراکه عملیات «وعده صادق» از یک طرف «چهره ستودنی از ملت ایران» در جهان را به نمایش گذاشت و «حیثیت ملت ایران» را در چشم دنیا برجسته کرد و از طرف دیگر دشمنان و در راس آنها آمریکا و اسرائیل را بشدت سردرگم و عصبانی و ناراحت کرده است، تاجایی که از مقامات ارشد آمریکایی و اسرائیلی تا ABC News و BBC اذعان کردند «ایالات‌ متحده بر این تصور غلط تکیه کرد که رهبر ایران محتاط است و هرگز دستور حمله مستقیم به اسرائیل را نمی‌دهد، اما باید پذیرفت که شخص آقای خامنه‌ای با قاطعیت عمل کرد و قدرت ایران را به نمایش گذاشت و با علی رغم بیشترین تحریم‌های بین‌المللی، کاری کرد که همه اعراب با بیش از نیم میلیارد جمعیت در ۷۵ سال نتوانستند انجام دهند! اکنون این تصور غلط آمریکا از قدرت ایران نیازمند ارزیابی مجدد است». این ظهور و بروز قدرت ایران در عرصه بین‌المللی همان «برد ژئوپلیتیک» است که در تحلیل تمام تحلیلگران و رسانه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای و سخنان مقامات رسمی و سیاسی جهان و حتی خود دشمنان ایران نمود پیدا کرد که از «ظهور طوفان‌الاقصی» تا «اثبات وعده صادق» به آن اذعان کرده‌اند که «با حمله ایران به اسرائیل، معادله قدرت دستخوش تغییر شد و بسیاری از مسائل را دگرگون کرد و امروز همگی باید قدرت ایران را به رسمیت بشناسند...!».

این به رسمیت شناختن و ظهور و اثبات قدرت ایران را هم می‌توان از سکوت سخنگوی کاخ سفید در برابر سؤالات خبرنگاران درخصوص قدرت ایران حس و هم می‌توان از عمق عصبانیت شبکه صهیونیستی اینترنشنال به خوبی درک کرد که گفت« وحشتناک و باورنکردنی است که مردم آمریکا، پرچم خودشان را آتش می‌زنند و شعار مرگ‌ برآمریکا می‌دهند و از آن طرف پرچم محور مقاومت را روی دستانشان بالا می‌برند»! معنای سخن رهبرمعظم انقلاب در اولین واکنش رئیس‌جمهور فرانسه بعداز عملیات وعده صادق به آغاز تغییر نظم نوین جهانی تجلی پیدا کرد که اذعان می‌کند«اروپا باید واقعیت تغییر پارادایم در جهان و صحنه ژئوپولیتیک جدید را بپذیرد وگرنه رو به ‌فناست»! تاکنون براساس صدها دلیل مستند و قرائن موجود از جمله اذعان خود آمریکایی‌ها گفته بودیم که هژمونی آمریکا رو به افول است، اما حالا اروپایی‌ها هم اذعان می‌کنند که آنها نیز رو به افول هستند! روزی تئودور هرتزل پایه‌گذار رژیم صهیونیستی گفته بود «دولت یهود در فلسطین، قلعه اروپا در برابر آسیای وحشی است»! حال بعداز عملیات وعده صادق با برعکس شدن روند توازن قدرت، خاخام دولت صهیونیستی اسرائیل اذعان می‌کند«نمی‌دانیم از دست ایران به کجا فرار کنیم»!. با اثبات قدرت ایرانِ«قوی و مستقل»، این غربِ شکست خورده در دفاع از موجودیت اسرائیل است که از این به بعد باید هزینه‌های گزاف سیاسی، اجتماعی، نظامی، راهبردی و مالی این «قلعه»ای که می‌بایست مدافع آنها باشد، بپردازد. عمق این تحلیل رهبرمعظم انقلاب را باید در توئیت یک کاربر عرب دید که نوشت:

«ایران روسیه را از دست غرب، ️بوسنی را از دست صرب‌ها، عراق را از دست داعش، لبنان را از دست صهیونیست‌ها، ️سوریه را از جنگ جهانی، ️ونزوئلا را از محاصره آمریکا، یمن را از جنگ آمریکا و غرب، ️قطر را از دست عربستان، اردوغان را از کودتا نجات داد و غزّه و فلسطین را هم از دست صهیونیست‌ها نجات خواهد داد»!

۲-تاکنون تاکید داشتیم که فلسطین اولین مسئله جهان اسلام است، اما طوفان‌الاقصی آن را به مسئله اول جهان تبدیل و وعده صادق جهانی بودن آن را تثبیت کرد. با غالب شدن گفتمان مقاومت در جهان از طوفان‌الاقصی تا عملیات وعده صادق،

اولا همه جرات و انگیزه پیدا کردند تا هم از ظهور و اثبات قدرت ایران سخن بگویند و آن را بستایند و هم حمایت خود را از فلسطین و سلاح مقاومت ابراز و حتی این حمایت خود را عملی کنند که اوج آن در حمایت یمن متجلی شده است. ثانیا برخی هم جرات خود را از دست دادند و مجبور شدند حمایت خود را از رژیم صهیونیستی کتمان و حتی این حمایت را در خفا انجام دهند که اوج این خیانتِ پشت پرده به آرمان فلسطین را برخی کشورهای عربی- اسلامی به نمایش گذاشتند. ثالثا حمایت و فشار افکارعمومی جهان باعث شد آنهائی که در حمایت علنی از وحشی‌گری‌های صهیونیست‌ها هم ابایی نداشتند، این بار مجبور به سکوت و البته در واقع بایکوت و منزوی شوند. این فشارها آن قدر طاقت‌فرسا شده که ترامپ حامی صهیونیست‌ها هم مجبور شده برای رای آوردن ادعا کند«اسرائیل باید به جنگ غزه پایان دهد».

ثالثا این روشن شدن مرزها و آشکار شدن اینکه اکثریت مطلق جهان حامی ملت فلسطین و مخالف موجودیت اسرائیل هستند،خود یک «پیروزی بزرگ تاریخی» است که «ایستادگی بی‌نظیر نیروهای مقاومت» و «صبر تاریخی مردم غزه» و «حمایت جهانی افکار عمومی» در گوشه گوشه جهان‌، به‌ویژه حمایت دنیای عرب از سلاح مقاومت آن را رقم زد. رهبر معظم انقلاب در دیدارهای اخیر با دبیرکل سیاسی حماس و دبیرکل جهاد اسلامی با تحلیلی جامع‌، از این ایستادگی بی‌نظیر و صبر تاریخی تجلیل و آن را یک «پدیده عظیم» و «حادثه الهی» توصیف و خطاب به آنها تاکید کردند«شما پیروزی نهائی مردم غزه را خواهید دید و رژیم صهیونیستی قادر به شکست مقاومت نیست» و این همان نصرت الهی است که امیرالمؤمنین (ع) در خطبه ۱۴۶ نهج‌البلاغه نوید آن را داده و می‌فرمایند «پیروزی و شکست اسلام به فراوانی و کمی نیروها نیست و این خداست که به وعده خود وفا می‌کند و دین و سپاه خود را پیروز و یاری خواهد کرد».

لذا پس از فرو ریختن هیمنه پوشالی دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و اسرائیل با عملیات طوفان‌الاقصی و شکست آنها در نابودی حماس، دیدار اخیر اسماعیل هنیه و زیاد النخاله با رهبرمعظم انقلاب را باید همچون دیدار بشار اسد بعد از شکست داعش‌، یک دیدار تاریخی و پیروزمندانه تلقی کرد که متاسفانه در رسانه‌ها از این بعُد مورد غفلت قرار گرفت. همان‌گونه که دیدار بشاراسد با رهبرمعظم انقلاب در کام ملت‌های منطقه و به‌ویژه ملت ایران شیرین بود، دیدار رهبران حماس و جهاد اسلامی شیرین‌تر شد، چرا که اولا «شکستی بزرگ‌تر و غیرقابل ترمیم و غیرقابل تحمل» بر دشمن تحمیل شد و ثانیا هماهنگی کامل «میدان و دیپلماسی و رسانهِ» جبهه مقاومت موجب رقم خوردن این پیروزی بزرگ‌تر شد و کسی نبود که با استعفا و حاشیه‌سازی بچه‌گانه و رسانه‌ای، شیرینی پیروزی این دیدارها را تحت تاثیر قرار دهد!

ثالثا اهمیت سخنان رهبری در دیدارهای اخیر آنگاه روشن‌تر می‌شود که سید حسن نصرالله و فرمانده نیروی قدس سپاه همزمان در سخنان و پیامی معنادار می‌گویند «تازه جبهه مقاومت قهرمانانه حالت تهاجمی به خود گرفته است» و تاکید می‌کنند «مقاومت هنوز از تمام قابلیت‌های خود استفاده نکرده است.»! رابعا همزمانی این دیدارهای تاریخی با حضور دبیرکل جهاد اسلامی در محفل قرآنی ورزشگاه آزادی با حضور بیش از صدهزار جمعیتِ نماینده ملت ایران شگفتی پیروزی غزه بود و صهیونیست‌ها و رسانه‌های دشمن را بیش از پیش عصبانی و آشفته کرد! و نشان داد مسئله فلسطین به این دلیل به مسئله اول جهان اسلام و بلکه جهان تبدیل شده که با قرآن عجین و این قرآن است که قلوب ملت‌ها را به حسب هدایت تکوینی و تشریعی خود حول محور فلسطین گِردهم آورده است و نشان داد مبارزه ما عین دیانت ماست!

۳-اما این ظهور و اثبات قدرت ایران فقط در حوزه دفاعی و نیروهای مسلح نیست‌، بلکه زیر چتر این قدرت‌، در حوزه‌های دیگر نیز اتفاق افتاده که تاکنون به دلایلی از جمله غفلت در بیان دستاوردهای نظام آنچنان شایسته و بایسته آشکار نشده است. علاوه‌بر حضور ناوگروه جمهوری اسلامی در اقیانوس‌های جهان و لنگر انداختن در کشورهای مختلف حتی در کشورهای قاره آمریکا و ارسال محموله‌ای نفتی به ونزوئلا که اهمیت آن در مقابل تهدیدات آمریکایی‌ها کمتر از موشک‌های شلیک شده به اسرائیل نبود، ساخت بزرگ‌ترین پروژه‌های عمرانی – مهندسی –فنی در بیش از ۶۰ کشور جهان در آسیای مرکزی‌، غرب آسیا، شبه قاره هند، آمریکای لاتین و آفریقا با تکیه بر توان و دانش مهندسان و متخصصان ایرانی یکی دیگر از نمادها و نمودهای «ظهور و اثبات قدرت ایران» است که فقط یکی از آنها هفته گذشته با حضور رئیس‌جمهور ایران در سریلانکا افتتاح شد.

ابرپروژه اومااویا در این کشور به عنوان بلندترین تونل عمودی زیرزمینی جهان، یکی از چهار ابرپروژه منتخب جهان شناخته شده است. نکته مهم اینجاست که شرکت‌های اروپایی پس از اطلاع از جزئیات این پروژه از ساخت آن ناتوان بودند و منصرف شدند، اما مهندسان ایرانی این پروژه را ساختند و افتتاح و برخلاف القای غربی‌ها که ادعا داشتند دانش و فناوری فقط در اختیار خودشان است، توان ایران در مقیاس جهانی در این زمینه را نیز اثبات کردند.

۴- در جنگ هیبریدی کنونی لزوما پاسخ، یک حمله صدادار نظامی نیست بلکه می‌تواند ده‌ها حمله و ضربه بزرگ‌ترِ بدون صدا علاوه‌بر حوزه نظامی‌، در حوزه‌های اقتصادی و امنیتی و سایبری و... باشد! نکته مهم این است که به جای تمرکز روی رویدادها باید روی روند میدان تمرکز کرد تا ظهور و اثبات قدرت ایران را دید، چرا که بعداز هدف قرار دادن ساختمان کنسولی سفارت ایران روندها و رویدادهای منطقه‌ای تحت تاثیر قرار نگرفت و فضای منطقه فقط در انتظار پاسخ ایران بود، اما بعد از حمله موشکی و پهپادی ایران به رژیم صهیونیستی‌، تقریبا تمام روندها و رویدادهای منطقه‌ای از یمن تا عراق و لبنان و غزه و از تل‌آویو تا واشنگتن تحت تاثیر حمله ایران قرار گرفت و باعث تغییر سیاست‌ها و رویکردها شد. بنابراین‌، دشمن از این پس هر حرکتی کند در زمین ابتکاری ایران و در موضع واکنشی و انفعالی قرار دارد!

دیگر خبرها

  • اشتباه مهم من در دوره اول این بود: زیادی خوب بودم!- ترامپ 
  • پیروزی نوشاد عالمیان در گام نخست مسابقات گرند اسمش عربستان
  • افزایش نرخ سود به ۳۰ درصد کاملاً اشتباه است
  • «کمی دیرتر» به چاپ هفدهم رسید
  • حمله کارشناس صهیونیستی به دولت قطر/ قطر دشمن اسرائیل است
  • مادورو سرکوب تظاهرات دانشجویان آمریکایی را محکوم کرد
  • عکس| میثم مطیعی هشدار داد: کربلا رخ می‌دهد، نه ظهور
  • ظهور و اثبات قدرت ایران در عرصه بین‌المللی!
  • تداوم سرکوب دانشجویان در آمریکا؛ ده‌ها دانشجو در دانشگاه ویرجینیا دستگیر شدند
  • ظهور و سقوط شهر باستانی هرم‌ها